میخائیل گورباچف؛ از کار در مزرعه تا ریاست آخرین دولت اتحاد جماهیر شوروی

گورباچف که دوران کودکی را در کنار پدرش در زمین کشاورزی به سر می‌برد، به سرعت مدارج ترقی را طی کرد و در حالی که ۵۴ سال داشت، به رهبری بزرگترین کشور جهان و ابرقدرت شرق رسید. او تلاش کرد با انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی به جسم ناتوان کشورش جانی دوباره ببخشد، اما نتیجه آن چیزی نبود که انتظارش را داشت.
میخائیل گورباچف؛ از کار در مزرعه تا ریاست آخرین دولت اتحاد جماهیر شوروی
دیگران چه می خوانند:
میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق از سال 1985 تا 1991 - در سن 91 سالگی درگذشت. خبرگزاری‌های دولتی روسیه گزارش دادند گورباچف ​​پس از یک بیماری طولانی درگذشت.

دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین به ریانووستی گفت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه تسلیت خود را ابراز کرد.

ریانووستی افزود، پوتین روز چهارشنبه پیامی را برای خانواده و دوستان گورباچف ​​ارسال خواهد کرد.

دیگر رهبران جهان نیز روز سه‌شنبه به گورباچف ​​ادای احترام کردند و جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در بیانیه‌ای او را «مردی با بینش قابل توجه» خواند.

بایدن گفت: «به عنوان رهبر اتحاد جماهیر شوروی، او با پرزیدنت ریگان برای کاهش زرادخانه هسته‌ای دو کشور کار کرد تا به مردمی که در سراسر جهان برای پایان دادن به مسابقه تسلیحات هسته‌ای دعا می‌کردند، کمک کند.»

اواضافه کرد که اصلاحات گورباچف به «جهانی امن‌تر و آزادی بیشتر برای میلیون‌ها نفر» منجر شد.

اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا در توییتر نوشت که نقش گورباچف ​​در پایان دادن به جنگ سرد «راه را برای اروپای آزاد باز کرد. این میراثی است که فراموش نخواهیم کرد.»

گورباچف تقریباً از آغاز رهبری خود دست به اصلاحاتی زد که سیستم کارآمدتر و دموکراتیک‌تر شود. به این ترتیب، «گلاسنوست» (فضای باز سیاسی) و «پرسترویکا» (تجدید ساختار اقتصادی) به دو اصطلاح کلیدی دوران وی تبدیل شدند.

او بعداً گفت: «من این اصلاحات را شروع کردم و ستاره‌های راهنمای من آزادی و دموکراسی، بدون خونریزی بود. مردم گله‌ای نیستند که توسط یک چوپان هدایت می‌شود. آن‌ها شهروند خواهند شد.»


از کار در مزرعه تا ستاره در حال ظهور حزب


گورباچف ​​شروعی فروتنانه داشت: او در یک خانواده دهقانی در 2 مارس 1931 در نزدیکی استاوروپل به دنیا آمد و در کودکی، در کنار تحصیل به کار کشاورزی نیز می‌پرداخت و با پدرش که اپراتور کمباین بود کار می‌کرد. در اواخر عمر، گورباچف ​​گفت که پدرم «به ویژه به توانایی من در تشخیص فوری عیب کمباین، آن هم فقط از روی صدا افتخار می‌کرد.»

او در سال 1952 به عضویت حزب کمونیست درآمد و در سال 1955 مدرک حقوق را از دانشگاه مسکو گرفت. در اینجا بود که با همکلاسی خود رایسا تیتارنکو آشنا شد و ازدواج کرد.

در اوایل دهه 1960، گورباچف ​​رئیس بخش کشاورزی منطقه استاوروپل شد. در پایان دهه او به سلسله مراتب بالای حزب در منطقه رسید. گورباچف مورد توجه میخائیل سوسلوف و یوری آندروپوف، اعضای دفتر سیاسی (پولیتبورو)، نهاد اصلی سیاستگذاری حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت، او را در سال 1971 به عضویت کمیته مرکزی انتخاب کردند و برای ستاره در حال ظهورشان سفر‌های خارجی ترتیب دادند..

در سال 1978، گورباچف ​​به مسکو بازگشت و سال بعد به عنوان عضو کاندیدای دفتر سیاسی انتخاب شد. سرپرستی او در کشاورزی شوروی موفقیت آمیز نبود. همانطور که او متوجه شد، نظام تولید اشتراکی اساساً از چند جهت دارای نقص بود.

گورباچف ​​که از سال 1980 عضو کامل دفتر سیاسی شده بود، از سال 1982 که مرشد او، آندروپوف، جانشین لئونید برژنف به عنوان دبیر کل حزب شد، نفوذ بیشتری پیدا کرد. او به عنوان دشمن فساد و ناکارآمدی شهرت پیدا کرد و سرانجام در مارس 1985 به مقام اول حزب رسید.


مردی که می‌توان با او معامله کرد


گورباچف ​​به امید انتقال منابع به بخش غیرنظامی اقتصاد شوروی، بحث در مورد پایان دادن به مسابقه تسلیحاتی با غرب را آغاز کرد.

با این حال، گورباچف ​​در طول شش سال ریاست‌جمهوری‌اش، به نظر هسته مرکزی حزب بیش از اندازه سریع پیش می‌رفت و برای اصلاح‌طلبان رادیکال‌تر که امیدوار بودند دولت تک‌حزبی و اقتصاد دستوری را از بین ببرند، بسیار کند بود.

او که ناامیدانه تلاش می‌کرد تا کنترل روند اصلاحات را حفظ کند، به نظر می‌رسید عمق بحران اقتصادی را دست کم گرفته بود. همچنین به نظر می‌رسید که قدرت مسئله ملیت برای گورباچف یک نقطه کور است: گلاسنوست در اواخر دهه 1980 فراخوان‌های بلندتری برای استقلال بالتیک و دیگر جمهوری‌های شوروی ایجاد کرد.

او در سیاست خارجی موفق بود، اما از منظر بین المللی و از چشم سایر رهبران جهان. مارگارت تاچر، نخست وزیر سابق بریتانیا، گورباچف را «مردی که می‌توان با او معامله کرد» نامید.

در سال 1986 در ریکاویک ایسلند، گورباچف ​​در دیداری مستقیم با رونالد ریگان، رئیس جمهور آمریکا، پیشنهاد خیره کننده‌ای ارائه کرد: حذف همه موشک‌های دوربرد که در اختیار ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود. این آغاز پایان جنگ سرد بود.

او در سال 1990 جایزه صلح نوبل را «به خاطر نقش پیشرو در روند صلح که امروزه ویژگی بخش‌های مهمی از جامعه بین المللی است» دریافت کرد.

پیمانی که حاصل شد، پیمان نیرو‌های هسته‌ای میان‌برد، به‌عنوان یک ستون کنترل تسلیحات به مدت سه دهه دوام آورد تا اینکه در سال 2019، ایالات متحده رسماً از آن خارج شد و دولت روسیه اعلام کرد که این پیمان به سطل زباله انداخته شده است.
 
میخائیل گورباچف؛ از کار در مزرعه تا ریاست آخرین دولت اتحاد جماهیر شوروی


تندرو‌ها شورش می‌کنند


در حالی که توافقات کنترل تسلیحات گورباچف ​​با ایالات متحده می‌توانست به نفع شوروی نیز تلقی شود، جدایی برخی از کشور‌های اروپای شرقی، و به دنبال آن اتحاد آلمان و عضویت آلمان جدید در ناتو (آلمان غربی قبلاً در ناتو بوده است) کمونیست‌های قدیمی را خشمگین کرد.

در آگوست 1991، صبر تندرو‌ها لبریز شد و در حالی که گورباچف ​​برای تعطیلات در کریمه به سر می‌برد، شورش کردند. بوریس یلتسین، رئیس جمهور بزرگترین جمهوری شوروی - روسیه - و منتقد سرسخت آنچه اصلاحات نصفه نیمه گورباچف می‌دانست، با وجود انتقاداتش به کمک او آمد و کودتاچیان را شکست داد.

اما در سراسر اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری‌ها یکی پس از دیگری در حال اعلام استقلال بودند و در 25 دسامبر 1991، گورباچف ​​از ریاست جمهوری شوروی استعفا داد. گورباچف ​​در حالی که سخنرانی استعفای خود را می‌خواند، میراث احتمالی خود را چنین تعریف کرد: «کشور به آزادی رسید، از نظر سیاسی و معنوی آزاد شد و این مهمترین دستاورد بود.»

پرچم قرمزی اتحاد جماهیر شوروی از کرملین پایین کشیده شد. اتحاد جماهیر شوروی تمام شده بود و یلتسین رهبری را بر عهده داشت. گورباچف ​​گفت: «ما در دنیای جدیدی زندگی می‌کنیم.»

در آوریل 2012، کریستین امانپور خبرنگار «سی ان ان» از گورباچف ​​پرسید که آیا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را مهندسی کرده است یا خیر.

گورباچف ​​گفت که «تا آخرین لحظه» هیچ چیزی در سخنرانی‌های او وجود نداشت که از فروپاشی حمایت کند: «تجزیه اتحادیه نتیجه خیانت «نومنکلاتورا»‌ی شوروی (افرادی که مناصب کلیدی را در بوروکراسی شوروی در اختیار داشتند)، بوروکراسی و همچنین خیانت یلتسین بود. او در مورد همکاری با من صحبت می‌کرد، او با من روی یک معاهده اتحادیه جدید کار می‌کرد، پیش نویس پیمان اتحادیه را امضا کرد، آن معاهده را پاراف کرد. اما در همان زمان، پشت سر من کار می‌کرد.»

در سال 1996 گورباچف ​​در رقابت با یلتسین برای ریاست جمهوری روسیه نامزد شد، اما کمتر از 1 درصد آرا را به دست آورد.


صحبت‌های بعد از ریاست دولت


سه سال بعد، گورباچف ​​عشق زندگی خود، همسر 46 ساله اش رایسا، را به دلیل سرطان از دست داد. آن‌ها یک دختر به نام ایرینا داشتند. او گفت: «در بدترین لحظات همیشه بسیار آرام و متعادل بودم. اما حالا که او رفته است، نمی‌خواهم زنده بمانم. نقطه مرکزی زندگی ما رفته است.».

اما گورباچف ​​ادامه داد و در مورد خلع سلاح هسته ای، محیط زیست، فقر صحبت کرد و به یاد همسرش، بنیاد رایسا گورباچف ​​را برای مبارزه با سرطان کودکان را تأسیس کرد.

او پیش از این «صلیب سبز» برای رسیدگی به مسائل زیست محیطی و بنیاد بین المللی مطالعات اجتماعی-اقتصادی و سیاسی یا بنیاد گورباچف ​​را تأسیس کرده بود. او همچنین در سال 2011، مراسم سالانه «جوایز گورباچف» را برای تجلیل از «کسانی که دنیا را به سوی بهتر شدن تغییر داده اند» راه اندازی کرد.

حضور گورباچف ​​در سیاست روسیه نیز ادامه داشت. او از سال 2001 رئیس حزب سوسیال دموکرات روسیه بود تا سال 2004 که به دلیل اختلاف با جهتگیری و رهبری حزب استعفا داد.

در سال 2007، او رهبر یک جنبش سیاسی جدید شد: اتحادیه سوسیال دموکرات ها، که به نوبه خود حزب مخالف دولت به نام «حزب دموکراتیک مستقل روسیه» را تأسیس کرد.
 
میخائیل گورباچف؛ از کار در مزرعه تا ریاست آخرین دولت اتحاد جماهیر شوروی


میراث مختلط


گورباچف ​​در مصاحبه‌ای با سی ان ان در سال 2019 گفت که ایالات متحده و روسیه باید تلاش کنند تا با وجود تشدید تنش‌ها از ایجاد «جنگ سرد جدید» جلوگیری کنند. او گفت: «این ممکن است به یک جنگ گرم تبدیل شود که می‌تواند به معنای نابودی کل تمدن ما باشد.»

زندگی گورباچف ​​پس از اتحاد جماهیر شوروی هم شگفتی‌هایی به همراه داشت. او با حضور در تبلیغات «پیتزا هات» و «لویی ویتون» تلاش می‌کرد تا برای اهداف خود پول جمع کند. در سال 2004 گورباچف جایزه گرمی را برای بهترین آلبوم گفتاری برای کودکان دریافت کرد. او این آلبوم را به همراه بیل کلینتون رئیس جمهور سابق ایالات متحده و سوفیا لورن، هنرپیشه معروف، ضبط کرده بود.

گورباچف در سال 2008 «مدال آزادی» را از مرکز ملی قانون اساسی ایالات متحده و در سال 2011 بالاترین نشان افتخار روسیه، «نشان سنت اندرو» را درهشتادمین سالگرد تولدش از سوی دیمیتری مدودف، رئیس جمهور وقت روسیه، دریافت کرد.

اما در نهایت، میخائیل گورباچف ​​رهبری بود که در کشور‌های دیگر مورد احترام بود تا در داخل. در روسیه، عده‌ای او را به‌خاطر نابودی امپراتوری شوروی و برخی دیگر به خاطر حرکت بسیار کند در رهایی ملتش از چنگال کمونیسم مورد سرزنش قرار دادند. اما در غرب، او همچنان به عنوان برنده جایزه صلح نوبل که به پایان جنگ سرد کمک کرد، شناخته می‌شود.

میخائیل گورباچف؛ از کار در مزرعه تا ریاست آخرین دولت اتحاد جماهیر شوروی

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟