امین حیایی از جمله بازیگران محبوبی است که هنوز پس از سالها در هر کاری که حضور پیدا می کند، مخاطب او را دوست دارد. حیایی این روزها 52 سالگی را پشت سر می گذارد و از سال 70 کار هنری خود را آغاز کرده است. این بازیگر در بیش از 75 فیلم سینمایی و شمار بسیاری سریال حضور داشته است و برای دو فیلم شب (1386) و برف آخر (1400) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر از جشنواره فیلم فجر را کسب کردهاست. حیایی همچنین در سال 1396 برای بازی در فیلم شعلهور نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شد و در نهایت دیپلم افتخار نقش اول مرد را کسب کرد.
این بازیگر از سال 1397 تاکنون بهعنوان یکی از داوران مسابقهٔ تلویزیونی عصر جدید به کارگردانی احسان علیخانی فعالیت میکند و علی رغم تغییر داوران در فصل جدید، تنها داوری است که در این برنامه حضور دارد. همین بهانه ای برای گفت وگو با این بازیگر پیشکسوت شد.
آقای حیایی، این روزها به غیر از «عصر جدید» مشغول چه کاری هستید؟
یک آموزشگاه دارم که مشغول اداره کردن آنجا هستم و دوره پیشرفته بازیگری را در آنجا تدریس می کنم. همراه با بچه های هنرجو فیلمسازی کرده و فیلم کوتاه می سازیم.
شما در دوره های مختلف برنامه «عصر جدید» داور بودید و در تغییر داورها شما تنها فردی بودید که تغییر نکرده است. چرا؟
حقیقتش به اصرار احسان علیخانی بود. نظر اول من این بود که یا همه داورها با هم عوض شوند یا اصلا داورها را تغییر ندهیم و همان داورها را ادامه دهیم. اما گویا با اعضای دیگر به نتیجه نرسیدند و اصرار هم داشت که من حتما باید باشم و می گفت برای تو جایگزینی پیدا نکردم. من هم افرادی را به او معرفی می کردم اما می گفت حضور تو را در عصر جدید لازم دارم و تو عضوی از عصر جدید هستی و می خواهم که باشی.
من هم قبول کردم به هرحال من عاشق عصر جدیدم و بچه ها را دوست دارم و دوست دارم حمایتشان کنیم و کمک کنیم تا دیده شوند. خود من هم در موسسه ای که کار می کنم در رشته بازیگری استعدادیابی می کنم اما در عصر جدید در همه رشته ها استعدادیابی می کنیم و من هم دوست دارم تا بچه ها دیده شوند و به نتیجه ای برسند.
به نظر می رسد محبوبیت فردی شما در داوری تان خیلی تاثیر دارد. یعنی اینکه شرکت کننده ها علاقه دارند تا از سمت شما داوری شوند و شاید اصرارهای احسان علیخانی نیز به خاطر همین بوده است که می دانسته مردم شما را دوست دارند و از این پتانسیل بهره برده است.
آقای علیخانی همیشه به من محبت و لطف دارند. عشق من به مردم متقابل است و همانطور که من آنها را دوست دارم آنها هم من را دوست دارند.
در طول مدتی که در برنامه «عصر جدید» حضور داشتید، استعدادها را چطور ارزیابی می کنید؟
ما الگوهای ذهنی و تصویری داریم و دو فصل عصر جدید را هم گذراندیم و نمونه کارهای بچه ها را دیدیم. شاید فصل اول اصلا برای داوری آمادگی نداشتم و نمی دانستم باید چه کار کنم و اسم و فامیلی شرکت کننده ها را می پرسیدم و سوال زیادی از آنها نداشتم. اما هر چه جلوتر رفتیم کار ما هم جا افتاده تر شد و نمونه های داوری و خارجی چنین برنامه هایی را دیدم و متوجه شدم روی چه ملاک هایی داوری می کنند و ارزیابی شان روی چه حسابی هست و همین ها خیلی کمکم کرد. از آنجا به بعد سعی کردم روی نظرهایم بیشتر و بهتر کار کنم و بتوانم راجع به اجرای بچه ها بهتر نظر بدهم و نقد و تائیدشان کنم.
احساسات تان چقدر در داوری دخیل است؟
شاید 30 به 70 باشد یعنی 30 درصد احساساتم هم در داوری هست و مابقی را منطق و عقل و الگوهای ذهنی.
در این چند دوره از عصر جدید خیلی از شرکت کنندهها از منطقههای محروم به این برنامه میآیند اما استعدادهای درخشانی هستند. فکر میکنید چطور میشود که اینها ساماندهی شوند؟ اینجا با دو موضوع مواجهند هم استعدادی که دارند و هم شهرتی که به واسطه حضور در عصر جدید به صورت یک شبه بدست می آورند.
این عزیزان باید بدانند اولا که در شهر خودشان موفقترند و اینکه با شهرتی که بدست آوردند باید به شهر خودشان بروند و همانجا توسط افرادی حمایت شوند و بعد از رشدشان با شهرتی که دارند کم کم بتوانند در سطح کشوری مطرح شوند. باید کم کم به این مرحله برسند و کاری نیست که یک شبه بتوان انجامش داد.
نظری که یک بار خانم صامتی در یکی از برنامههای عصر جدید خطاب به استعدادی از منطقه محروم گفته بودند خیلی مادرانه بود که ممکن است با حضورت در تهران اتفاق هایی مثل شهرت درگیرت کند و باعث شود مسیری را اشتباه بروی و اگر قدمهایش را درست برندارد ممکن است نابود شود.
در حقیقت ممکن است فردی از شهرستان هم بیاید و در عصر جدید معروف شود اما بعد از مدتی شهرتش کم شود و مردم او را از یاد ببرند و به نتیجه ای هم نرسد. همین موضوع باعث سرخوردگی او می شود. برای همین خانم صامتی گفتند شهر خودت را رها نکن چون که در آنجا می توانی موفق شوی. به نظرم وقتی پله پله بیایند موفق تر و ماندگارتر می شوند.
بهترین اجرایی که در این سالها در «عصر جدید» دیدید کدام اجرا بوده؟
من اجراهای گروهی و هماهنگ را خیلی دوست دارم. افرادی که به صورت تک نفره می آیند و اجرا می کنند معمولا قضاوت شان خیلی سخت تر است اما گروه هایی که حرکات هماهنگ اجرا می کنند قضاوت شان راحت تر است و می توانی راحت رای مثبتی به آنها بدهی چون تلاش و هماهنگ شدنشان خیلی مشخص است.
اجرایی که خیلی خودتان دوستش داشتید کدام اجرا بوده؟
خیلی از اجراها بوده و فقط یک اجرا نبوده است. اینها اول راستی آزمایی میشوند و بعد انتخاب که به برنامه بیایند. بچههایی هم که راستی آزمایی میکنند حرفهای هستند و سلیقه ما را میدانند که هرکدام چه سلیقه ای داریم و وقتی شرکت کننده ها روی صحنه می آیند با آمادگی خوبی حاضر می شوند و هر بار هم توانستند نظر ما را جلب کنند و رای مثبت را از ما بگیرند. البته ممکن هم هست خیلی تمرین نکرده باشند و استرس داشته باشند و رای قرمز بگیرند وگرنه اغلب انتخاب ها درست بودند و بچه هایی که آمدند توانایی هایی داشتند حالا یکسری درخشان بودند و برخی ها کمی ضعف داشتند.
شما یکی از بازیگرانی هستید که در تلویزیون خیلی شناخته شده هستید. اما الان برخی بازیگرانی که از تلویزیون آمدند و مردم دوستشان دارند از تلویزیون به سمت شبکه خانگی رفتند. به نظر شما چرا چنین اتفاقی افتاده است و چه حلقه گمشده ای وجود دارد؟
حلقه گمشده ای نیست و اینها باید تجربه و کار کنند، حالا در هر فضایی و ممکن است در برهه ای شرایط کار کردن در تلویزیون برایشان مهیا باشد آنجا می روند و در وی او دی ها پیشنهاد داشته باشند به آن سمت می روند. من همیشه به هنرجوهای آموزشگاه خودمان می گویم از کار کردن هراس نداشته باشید و تا زمانی که معروف نشدید و مردم روی شما حساس نشدند می توانید تجربه کنید و خودتان را قوی کنید و در کار اعتماد به نفستان را بالا ببرید و نقاط ضعفتان را متوجه شوید و خود را قوی کنید تا جایی که لحظه طلایی در زندگی تان رقم بخورد.
این هم زمان دارد و همه ما زمانی داریم برای درخشش و نباید عجله کنند و باید صبور باشند. من این همه سال کار کردم و تازه الان احساس می کنم کارهای درخشانی دارم و آمادگی کامل برای انجام کارهای خیلی خوب دارم و با برنامه ریزی می توانم ایده های خوبی در کارهایم بدهم و همه اینها طی سی سال تجربه ام بدست آمده است. اگر پیشینه کاری ام نباشد ممکن است در هرکاری که من را انتخاب می کنند استرس بگیرم و اعتماد به نفسم را از دست بدهم و همه چیز خراب شود. برای من هم به همین شکل بود وقتی تجربه داشته باشید می توانید جلوی دوربین بزرگانی مثل حمید نعمت الله بازی کنید و بازی تان هم خوب شود. همه اینها از تجربه می آید.
فیلم «شعله ور» خلاف همه کارهای طنز شما، متفاوت و جدی بود. این مسیر را ادامه می دهید؟
کارهای خاص سینمایی را دوست دارم و در کنارش کارهای کمدی که سلیقه مردم است را هم دوست دارم. اما بیشتر به سرنوشت اعتقاد دارم و معتقدم آنچه در مسیرم قرار می گیرد برایم درست است. همیشه گفته ام وقتی تعهداتم را انجام می دهم پس اتفاقاتی که در زندگی ام برایم رقم می خورد بد نخواهد بود و اگر هم بد باشد، به نفعم است و حکمتی در آن هست. اگر کاری هم قرار است برای من باشد خودش جور می شود و اگر برای من نباشد اصلا به سمتم نمی آید. به اینها اعتقاد دارم و در این چند ساله هم با همین تفکر کار کردم.
بین کارهای تلویزیونی تان کدام را از همه بیشتر دوست دارید؟
همسایهها، آپارتمان و روزگار جوانی را دوست داشتم. البته کاری ندارم که دوستش نداشته باشم و هرکاری بازی کردم دوستش داشتم و در هیچکاری به اجبار بازی نکردم و همه چیز به انتخاب خودم بوده و در هر کاری بازی کردم با تمام جان و دل حضور داشتم.
0 دیدگاه