فرهاد شهرکی
عضو کمیسیون انرژی مجلس
بخش انرژی ایران که ستون فقرات اقتصاد کشور محسوب میشود، با بحرانی ناشی از کسری سرمایهگذاری 480 میلیارد دلاری انباشته شده در هفت سال گذشته مواجه است. این کمبود در حوزههای بالادستی نفت، زیرساختهای گاز، نوسازی شبکه برق و انرژیهای تجدیدپذیر رخ داده و توان کشور را برای تأمین تقاضای داخلی، بهینهسازی مصرف منابع و رقابت جهانی مختل کرده است. افزون بر این، اتلاف سالانه 100 میلیارد دلاری انرژی ناشی از مدیریت نادرست و ناکارآمدی سیستماتیک، عمق بحران را تشدید کرده است. با پیشبینی درآمد نفتی کمتر از 25 میلیارد دلار (که تنها 12 میلیارد دلار به دولت میرسد)، ظرفیت مالی برای پرکردن این شکاف عملاً صفر است.
کسری سرمایهگذاری در بخشهای کلیدی انرژی:
1. بالادستی نفت (120 میلیارد دلار)
بخش بالادستی نفت ایران برای نوسازی زیرساختهای فرسوده، افزایش نرخ بازیافت و جبران کاهش تولید به 120 میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد. در مقایسه، آمریکا تنها در سال 2023، 180 میلیارد دلار در این بخش سرمایهگذاری کرد و با فناوریهای حفاری پیشرفته و دیجیتالسازی، تولید خود را حفظ نمود. نروژ نیز با استفاده از صندوق ثروت ملی (که از درآمدهای نفتی تأمین میشود)، پروژههای پیشرفته فراساحلی را اجرا کرده و به نرخ بازیافت 60 درصدی دست یافته است، درحالی که این رقم در ایران همچنان حدود 25 درصد است.
2. پاییندستی نفت (90 میلیارد دلار)
ظرفیت پالایشی ایران فرسوده است و محصولات کمارزش تولید میکند، بهطوری که سالانه حدود 3 میلیارد دلار برای واردات بنزین و گازوئیل هزینه میشود و در سال 1404 به 1.2 میلیارد یورو به دلیل کمبود بودجه کاهش خواهد یافت. در مقابل، کره جنوبی با 30 میلیارد دلار نوسازی از سال 2015، 90 درصد نفت خام را به محصولات پتروشیمی پربازده تبدیل میکند.
3. صنعت گاز (90 میلیارد دلار)
ایران با دارا بودن دومین ذخایر گاز جهان، سالانه 18 میلیارد مترمکعب گاز را فلر میکند (معادل مصرف سالانه عراق). قطر با ذخایر مشابه، فلرینگ را تا 2020 حذف کرد و امروز با صادرات 126 میلیارد مترمکعب LNG، بازارهای جهانی را در دست دارد.
4. اصلاح مصرف انرژی (80 میلیارد دلار)
شدت مصرف انرژی در ایران 2.5 برابر آلمان است و 40 درصد برق تولیدی به دلیل شبکههای ناکارآمد و یارانههای غیرهدفمند هدر میرود. اتحادیه اروپا با سیاست «Fit for 55»، شدت انرژی را از سال 2005 تاکنون 35 درصد کاهش داده است.
5. پتروشیمی (40 میلیارد دلار)
عربستان سعودی با 100 میلیارد دلار سرمایهگذاری در توسعه پتروشیمی (2016–2023)، 12 درصد تولید ناخالص داخلی خود را از این بخش تأمین میکند، درحالی که ایران سالانه 15 میلیارد دلار درآمد صادراتی احتمالی را به دلیل زنجیره ارزش ناقص از دست میدهد.
6. نوسازی شبکه برق (25 میلیارد دلار)
تلفات انتقال در شبکه فرسوده ایران 10 درصد است، درحالی که این رقم در کشورهای OECD بهطور متوسط 5 درصد است. چین با 300 میلیارد دلار نوسازی شبکه (2010–2020)، تلفات را به 6 درصد کاهش داد.
7. بهرهوری نیروگاههای فسیلی (10 میلیارد دلار)
متوسط راندمان نیروگاههای حرارتی ایران 38 درصد است، درحالی که ژاپن پس از فاجعه فوکوشیما، متوسط راندمان را به بالای 50 درصد رساند.
8. انرژیهای تجدیدپذیر و ذخیرهسازی (25 میلیارد دلار)
ایران تنها 1 گیگاوات نیروگاه تجدیدپذیر دارد، درحالی که آلمان به 150 گیگاوات و حتی امارات متحده عربی (با 25 گیگاوات خورشیدی) پیشتاز منطقه است.
محدودیتهای مالی:
شکاف سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران با چالش عمده تشدید میشود:
- کمبود مزمن بودجه: نیاز سالانه 50 میلیارد دلاری در تقابل با درآمد نفتی زیر 25 میلیارد دلار.
- هزینههای مدیریت ناکارآمد: اتلاف 100 میلیارد دلاری انرژی در سال (معادل 10 درصد تولید ناخالص داخلی) ناشی از یارانههای غیرهدفمند، نبود شبکههای هوشمند و فلرینگ.
- مقایسه با کشورهای پیشرفته: نروژ 30 درصد درآمدهای نفتی را به صندوق ثروت ملی (1.4 تریلیون دلاری) واریز میکند، اما ایران بدون هیچ ضربهگیر مالی، در برابر نوسانات قیمت نفت آسیبپذیر است.
درسهایی از اقتصاد کشورهای توسعهیافته
1. الگوی صندوق ثروت ملی نروژ
نروژ با سرمایهگذاری سود نفت در صندوقی متنوع، عدالت بیننسلی را تضمین و گذار به انرژی پاک را تأمین میکند. اما ایران 70 درصد درآمد دولت را از نفت تأمین میکند که الگویی ناپایدار است.
2. انرژیونده آلمان (Energiewende)
آلمان با 580 میلیارد دلار سرمایهگذاری در تجدیدپذیرها (2000–2023)، وابستگی به سوخت فسیلی را از 84 درصد به 52 درصد کاهش داد، درحالی که سهم تجدیدپذیرها در ایران کمتر از 1 درصد است.
3.انقلاب شیل آمریکا
نوآوری بخش خصوصی در ایالات متحده، 400 میلیارد دلار سرمایهگذاری در شیل را جذب کرد، اما در ایران به دلیل تحریمهای ظالمانه امکان سرمایهگذاری خارجی به شدت محدود است.
4. چشمانداز 2030 عربستان سعودی
عربستان با برنامه 150 میلیارد دلاری انتقال انرژی (شامل جذب کربن و پروژههای عظیم خورشیدی)، هدف دستیابی به 50 درصد برق تجدیدپذیر تا 2030 را دنبال میکند.
پیشنهادات:
1. جذب سرمایه: ارائه قراردادهای مشارکت در تولید (PSA) و تضمینهای حقوقی، مشابه شراکتهای شرکت ADNOC امارات.
2. هدفمندکردن یارانهها: بازتخصیص 50 میلیارد دلار یارانه انرژی به زیرساختها، مانند اصلاحات مصر در 2014.
3. اولویتدهی به تجدیدپذیرها: مزایده سالانه 10 گیگاوات پروژه خورشیدی/بادی با ذخیرهسازی، مشابه کریدور سبز 50 میلیارد دلاری هند.
4. استفاده از گازهای فلر: تبدیل گازهای مشعل به LNG یا محصولات پتروشیمی، مانند سیاست «فلرینگ صفر» الجزایر.
5. شراکت عمومی-خصوصی: نوسازی شبکه برق از طریق PPPها، مشابه مزایدههای 40 میلیارد دلاری برزیل.
ورشکستگی انرژی ایران ناشی از کمبود منابع نیست، بلکه نتیجه سرمایهگذاری ناکافی و مدیریت ناکارآمد است. پرکردن شکاف 480 میلیارد دلاری، نیازمند اصلاحات رادیکال است: هدفمندکردن یارانهها، جذب سرمایه خصوصی و الگوبرداری از بهترین تجربههای جهانی. بدون اقدام فوری، ایران در عصر گذار انرژی به افولی دائمی دچار میشود، درحالی که رقبا به سوی پایداری و تابآوری شتاب میگیرند.
0 دیدگاه