قاچاق چند میلیون دلاری سیگار ناسالم

پیام مجرد از آمار محرمانه مصرف در دولت تا فشار نمایندگان مجلس برای خرید توتون گفت.
قاچاق چند میلیون دلاری سیگار ناسالم

 انصاف نیوز نوشت: صنعت دخانیات یکی از پول‌سازترین و پیچیده‌ترین رشته فعالیت‌های صنعتی دنیاست؛ صنعتی که هم اشتغال‌زاست و هم آسیب‌زا، هم درآمدساز و هم درآمدسوز.

همین تناقض‌ها، برقراری نسبت درست میان تولید، فروش، مالیات، اشتغال‌های بخش کشاورزی و صنعت و خدمات مرتبط، نظارت و توقعات نظام سلامت را بسیار مشکل و پیچیده می‌کند.

دیگران چه می خوانند:
 

حال، بازاری که بیشتر از 40 درصدش را قاچاق تامین می‌کند، چقدر پیچیده می‌شود؟ در کشوری که تولید ارجی ندارد، تکلیف صنعت قدیمی دخانیات چیست؟ چرا میلیاردها تومان درآمد از بازار سیگار ایران برای خارجی‌ها مباح و برای شرکت دخانیات غیرمجاز است؟

 

انصاف نیوز این پرسش‌ها را با پیام مجرد، عضو سابق هیات مدیره شرکت دخانیات ایران و تولیدکننده لاحق این صنعت در میان گذاشته است.

 
  • می‌دانیم صنعت دخانیات یکی از صنایع ثروت‌ساز در همه دنیاست؛ لطفا شمایی از وضعیت این صنعت در داخل کشور ترسیم کنید.

بله، صنعت دخانیات جزء 5 صنعت برتر در دنیاست اما در ایران جزء سه صنعت برتر محسوب می‌شود. وقتی می‌گوییم صنعت دخانیات، یعنی تولید سیگار، تولید معسل برای قلیان، تولید توتون برای قلیان‌های سنتی، کشت‌وکارهای مرتبط با توتون و تنباکو و بلک‌مارکت که هم قاچاق انواع محصولات دخانی را شامل می‌شود و هم واردات انواع سیگارهای الکترونیک که هیچ رسمیتی ندارد. مجموع این فعالیت‌ها را به عنوان صنعت دخانیات می‌شناسیم. ارزش اقتصادی مجموع این فعالیت‌ها صنعت دخانیات را به سومین صنعت بزرگ ایران تبدیل می‌کند.

  • میزان مصرف محصولات دخانی و به ویژه سیگار چقدر است؟

مصرف سیگار در داخل ایران هیچ‌گاه به شکل شفاف و رسمی اعلام نشده است. ستاد مبارزه با مصرف دخانیات ایران هم که زیرمجموعه وزارت بهداشت و متولی این آمار است، تا کنون به طور رسمی اعلام نکرده که مصرف سالانه سیگار در ایران چقدر است. چون احتمالا فکر می‌کنند با اعلام این آمار یک جو روانی در جامعه ایجاد می‌شود.

 

جالب است بدانید از نظر استانداردهای جهانی، هر کس بالای 4 نخ سیگار بکشد را در زمره افراد سیگاری دسته‌بندی می‌شود‌ اما در کشور ما گفته می‌شود کسی که یک پاکت سیگار در روز مصرف کند، سیگاری محسوب می‌شود! با این تعریف، جامعه سیگاری‌های ایران را کوچک می‌کنند و مساله دیگر خیلی حاد نمی‌شود.

به هر حال آن‌چه به عنوان آمار می‌توان مطرح کرد، مصرف سالانه بین 65 تا 75 میلیارد نخ سیگار در ایران است. این آمار را می‌توان آمار تقریبا رسمی دانست.

  • از منظر تولید نباید این عدد شسته‌رفته باشد؟ وزارت صمت نباید بگوید برای این مقدار نخ مصرفی، این‌قدر تولید لازم داریم، این‌قدر واردات؟

از نظر وزارت صنعت این اتفاق دارد می‌افتد. یعنی می‌دانند هر شرکتی چند درصد بازار را در اختیار دارد. چقدر از بازار در اختیار شرکت دخانیات است، چقدر در اختیار سیگارسازی بیستون یا سیگارسازی قشم یا برندهای خارجی که در ایران تولید می‌شوند، اما این آمار اعلام رسمی نمی‌شود.

وزارت صمت می‌داند چه مقدار از مصرف را تولید تامین می‌کند و چه مقدار از قاچاق یا بازار سیاه تامین می‌شود چون ما چیزی به نام واردات رسمی سیگار و تنباکو نداریم. بنابراین سیگارهای موجود در بازار یا تولید داخل است و یا قاچاق!

پیام مجرد عضو سابق هیات مدیره شرکت دخانیات و تولیدکننده، سیاست‌گذاری صنعت دخانیات را غلط می‌داند

واردات رسمی فقط در زمینه مواد اولیه مجاز است؛ برخی شرکت‌ها تک‌تک اجزا را وارد می‌کنند و برخی شرکت‌های دیگر خرمن را وارد می‌کنند.

  • خرمن وارد می‌کنند یعنی چه؟

هر نخ سیگار، حداقل 80 قلم مواد اولیه مصرفی دارد. هر سیگار هم بین 8 تا 12 آیتم توتونی دارد. این 8 تا 12 توتون مختلف با سس و اسانس خرمن می‌شوند. برخی شرکت‌ها مانند JTI یا دخانیات ایران توان این خرمن‌سازی را دارند و برخی دیگر از شرکت‌ها مانند BAT این خرمن را وارد می‌کنند.

  • تفاوت واردات یا تولید خرمن در چیست؟

تولیدکننده‌هایی که خودشان می‌توانند فرایند خرمن را انجام دهند، در پروسه تولید مواد اولیه، اشتغال‌زایی هم دارند اما وقتی خرمن آماده می‌آید پای دستگاه سیگارت‌سازی، دیگر اشتغالی شکل نمی‌گیرد.

  • ارزیابی مشخصی وجود دارد که گردش مالی بخش رسمی صنعت دخانیات در داخل کشور چقدر است؟

در دولت قبل این آمارها شفاف‌تر وجود داشت و حداقل برای بهره‌برداری در اختیار فعالان صنعت گذاشته می‌شد اما در دولت سیزدهم به شدت آمارها ناشفاف شده است و آمار غیرشفاف کارها را غیرکارشناسی می‌کند.

متاسفانه بسیاری از مقامات دولت هیچ اطلاعاتی نسبت به این صنعت و بزرگی آن ندارند، مالیات اخذ شده 401 از صنعت دخانیات حتی در ذهن آقایان هم نمی‌گنجد.

زمانی که راجع به درآمدزایی صنعت دخانیات صحبت می‌کنیم، باید غیر از چرخه تولید و فرایند، تک تک آیتم‌ها را به طور مجزا مورد بررسی قرار دهیم. بیشترین میزان مالیات در کشور را صنعت دخانیات می‌پردازد. شما مالیات عملکرد تولید را بگذارید کنار. مالیات ارزش افزوده محصول دخانی چند برابر سایر محصولات است.

  • یعنی مالیات ارزش افزوده برای تولیدکنندگان محصولات دخانی از 9 یا 10 درصد بیشتر است؟

10 درصد مالیات که در صنعت دخانیات شوخی است. من تولیدکننده تنباکوی معسل، سال قبل 35 درصد مالیات بر ارزش افزوده پرداختم.

سیاست‌گذاری‌های صنعت دخانیات متاسفانه بسیار غیرکارشناسانه است؛ این سیاست‌ها صنعت را به بی‌راهه برده است چون اغلب کسانی که به این صنعت آمده‌اند هیچ شناختی از آن نداشته‌اند. ماجرا نرخ‌های مالیاتی هم یکی از همین سیاست‌های اشتباه است. من فقط یک نمونه از سیاست‌های مالیاتی را تشریح می‌کنم که ببینید اوضاع از چه قرار است.

تا قبل از 1400، یک مالیات سنگین ارزش افزوده می‌پرداختیم. در بودجه سال 1400، آمدند و مالیات کالاهای آسیب‌رسان به سلامت را وضع کردند و گفتند از هر باکس سیگار و معسل باید فلان مقدار به وزارت بهداشت پرداخت شود.

در دی‌ماه 1400، وزیر اقتصاد که از قبل با این صنعت آشنایی داشت و شرکت دخانیات ایران را می‌شناخت، یک‌پارچه‌سازی مالیات‌های صنعت دخانیات را پیشنهاد کرد. بر اساس این طرح مقرر شد تولیدکنندگان، آن مالیات وزارت بهداشت را ندهند اما در عوض، هر سال 5 درصد به آن مالیات 35 درصدی ارزش افزوده اضافه شود تا 5 سال.

این مصوبه در سال 401 اجرا شد که نتیجه مشخصی هم داشت و به افزایش تولید انجامید اما در لایحه بودجه 402، مجدد مالیات سلامت بر محصولات دخانی بستند و گفتند هر باکس تنباکو باید 200هزار تومان و هر نخ سیگار هم باید مالیاتی به نظام سلامت بپردازد.

جالب این است که آن مصوبه وزیر اقتصاد هم لغو نشده است! یعنی در همین دولت آقای رئیسی یک‌بار مالیات محصولات دخانی را یک‌پارچه کردند و پلکانی افزایش دادند، بعد دوباره یک مالیات سلامت هم بستند. پس الان ما یک مالیات عملکرد می‌دهیم، یک مالیات 40 درصدی ارزش افزوده، یک مالیات نظام سلامت و یک مالیات حق انحصار!

  • مالیات حق انحصار چیست؟

از ابتدای ایجاد صنعت دخانیات در ایران، گفتند به‌خاطر انحصاری بودن باید 2 درصد به دولت بدهید. آن موقع یک شرکت تولید انحصاری داشت، الان بالغ بر 300 برند فعال سیگار و تنباکو و معسل داریم اما هم‌چنان حق انحصار می‌پردازیم!

  • دلیل این‌که در گزارش‌های مرکز آمار، تورم دخانیات در سال 402 همواره بالا بود، همین مالیات‌هاست؟

افزایش مالیات‌ها که متاسفانه باعث زیان هنگفت شرکت‌های تولید هم شده است. ما از 402 به شکل مشهود افت عملیاتی تولید سیگار را شاهد بودیم. از یک طرف مالیات‌ها و سایر هزینه‌ها به شدت ساختار هزینه شرکت‌ها را متورم کرده و از طرف دیگر هیچ برخوردی هم با بازار سیاه و حجم غیرقابل تصور قاچاق انجام نمی‌شود. یعنی برآوردهایی وجود دارد که می‌گوید تولید داخل 55 تا 60 درصد مصرف را پاسخ می‌دهد و مابقی از قاچاق تامین می‌شود. بلک‌مارکت این صنعت بسیار بزرگ و رقابت بسیار نزدیک است. پس به محض این‌که به تولیدکننده فشار بیاید و هزینه‌هایش افزایش یابد، تولیدش کم می‌شود و این به سود قاچاقچیان تمام می‌شود.

حدود 40 درصد سیگار مصرفی در ایران قاچاق است؛ میلیون‌ها دلار صرف ورود سیگار غیراستاندارد می‌شود

تکرار می‌کنم که تولید سیگارت صنعت دخانیات ایران در 402 به شکل محسوسی کمتر از 401 بوده است. آن‌طرف فقط بحث قاچاق نیست. ما که تولید می‌کنیم، غیر از اشتغال‌زایی در بخش‌های کشاورزی و صنعت و خدمات، غیر از درآمدهایی که برای دولت ایجاد می کنیم، از نظر سلامت هم تحت نظارت هستیم. محصول دائما آزمایش می‌شود تا استانداردهای دخانی را رعایت کرده باشد.

قاچاق غیر از زیانی که به اقتصاد می‌رساند از نظر بهداشتی هم بسیار مشکل دارد. بسیاری از این سیگارهای موجود در بازار، در زیرپله‌های کشورهای همسایه و در محیطی بسیار آلوده تولید می‌شوند. می‌خواهم بگویم قاچاق سیگار زیان‌های چندجانبه دارد.

  • این بحث از میانه‌های دهه 1370 در کشور شروع شد و حتی قرار بود شرکت‌هایی مانند مالبرو به ایران بیایند و تولید کنند اما ناگهان آن بحث‌ها متوقف شد. داستان چیست؟ چرا شرکت‌های بین‌المللی به ایران نیامدند و قاچاق سیگار کم نشد؟

اتفاقی که در دولت آقای خاتمی افتاد این بود که برای تنوع محصول، صنعت دخانیات به سمت قراردادهای مشترک تولید رفت. با JTI (ژاپنیست تباکو اینترنشنال) و BAT (بریتیش آمریکن توباکو) قراردادهای تولید مشارکتی بستند. اتفاقا شرکت  فیلیپ موریس به عنوان مالک تعدادی از مشهورترین برندهای سیگار مانند پارامونت و مالبرو و… هم به ایران آمد اما بحث‌هایی درباره سهام‌داران این شرکت همواره وجود داشته که در یکی دو سال اخیر بیشتر هم شده است.

به هر حال این شرکت‌ها آمدند با شرکت دخانیات قرارداد بستند و بابت این قراردادها تعدادی دستگاه جدید وارد ایران کردند. الان پکیجینگ سیگارهای تولیدی در ایران همان پکیجینگ سیگارهای تولیدشده در خارج از ایران با استانداردها و الزامات بهداشتی است.

  • در قرارداد مشارکتی، تولید کجا انجام می‌شود؟ سایت جدید ایجاد می‌شود یا در شرکت دخانیات ایران تولید انجام می‌شود؟

مواد اولیه را از خارج می‌آورد، خرمن می‌کند و با دستگاه‌های شرکت دخانیات تولید می‌کند.

  • مانند اجاره کردن خط تولید در داروسازی‌ها؟

دقیقا. البته اگر جایی دستگاه‌های موجود کیفیت لازم را نداشته باشد، دستگاه را وارد می‌کنند اما خط، خط تولید شرکت دخانیات ایران است. طبیعتا به ازای هر کارتن تولید هم رقمی به شرکت دخانیات پرداخت می‌شود.

  • با این حساب باید هم تولید و هم کیفیت تولید بیشتر می‌شد. چرا این اتفاق نیفتاد؟

از دوره آقای خاتمی به بعد تا سال‌ها، هم میزان تولید و هم کیفیت محصولات دخانی افزایش یافت اما در سال 91 شرکت ملی دخانیات ایران به عنوان یک شرکت تولیدی تحت عنوان رد دیون دولت، واگذار شد. بعد از مدتی، وظایف حاکمیتی آن شرکت را جدا کردند. یعنی ساختار مجوز و کنترل استانداردها و… را از شرکت دخانیات گرفتند و بردند در جایی تحت عنوان مرکز نظارت بر تولید دخانیات ایران، زیر نظر وزارت صمت. شرکت دخانیات هم شد یک بنگاه تولیدی سیگار.

  • ما قبلا هم بحثی درباره خصوصی‌سازی‌های نابودکننده دوره آقای احمدی‌نژاد داشتیم از جمله در مورد شرکت دخانیات. دقیقا چه اتفاقی افتاد؟

وقتی شرکت ملی دخانیات از یک سازمان تخصصی و حاکمیتی به یک شرکت تولیدکننده صرف سیگار تبدیل شد، تمام آن شرکت‌هایی که پیش‌تر با قرارداد مشارکتی تولید می‌کردند، رفتند و یک کارخانه دیگر راه‌اندازی کردند. از منظر کلان، این اتفاق به زیان شرکت دخانیات ایران تمام شد اما رقابتی هم ایجاد کرد که سبب بالا رفتن دانش فنی در ایران شد.

  • حضور سیگارسازهای خارجی در بازار چه تحولی ایجاد کرد؟

با صدور مجوز برای شرکت‌های بین‌المللی، آن‌ها خطوط تولید خود را تاسیس و شروع به تولید کردند اما به دلیل ضعف شرکت دخانیات ایران، آنان عملا سهم بازار آن شرکت را گرفتند.

همه این اتفاقات باعث شده که با یک صنعت فشل مواجه باشیم. صنعتی که می‌توانست میلیون‌ها دلار ثروت برای کشور ایجاد کند، وضعیت خوبی ندارد. دقت داشته باشید که با همین وضع ناگوار، صنعت دخانیات در ایران سالانه میلیاردها تومان درآمد برای دولت ایجاد می‌کند، سال 1402سطح دوم درآمد مالیاتی را داشتیم و همان‌طور که گفتم بخشی از اشتغال بخش‌های کشاورزی، صنعت و خدمات به این صنعت وابسته است اما شرکت دخانیات همواره حیات خلوت گروه‌های سیاسی بوده است؛ از این بابت هم فرقی بین اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان نبوده است. ناپایداری مدیریتی، ناآشنایی با صنعت، نگاه کوتاه‌مدت و بدون برنامه صنعت دخانیات ایران را زمین زده است.

  • مشکلات خاص شرکت دخانیات چیست؟

این شرکت بسیار فربه است و هزینه‌های سرباری بسیار بالایی دارد. هفت مجتمع تولیدی دارد که بخشی از آن مطلقا تولیدی ندارند اما هزینه نگه‌داری‌اش به شرکت تحمیل می‌شود. 50 درصد نیروی کار تقریبا کاری برای انجام ندارد. در دوره دولت‌های یازدهم و دوازدهم تلاش شد شرکت کوچک شود و بنابراین حدود 2 هزار نفر از نیروی انسانی شرکت کاسته شد. متاسفانه در دولت جدید، باز همان نگاه سیاسی و جریانی باعث استخدام گسترده شده است و باز هزینه‌های سرباری شرکت دخانیات افزایش یافته است.

  • ظاهرا در یک فقره، 700 نفر را استخدام کرده‌اند.

این فقط یک نمونه از کارهایی است که منافع جریانی را بر منافع صنعت ارحج می‌داند. از این نمونه کارها بی‌شمار اتفاق می‌افتد.

  • شرکت دخانیات برای سال‌های طولانی یک کارفرمای بزرگ کشت توتون بود. آن ساختار هنوز باقی است؟

پایه‌گذار یا پایه‌گذاران شرکت دخانیات ایران از نبوغ صنعتی و تجاری فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده‌اند. غیر از زمین‌های بسیار مرغوبی که برای کشت توتون خریداری شده بود، تقریبا در هر شهر مهم کشور، شرکت دخانیات در بهترین نقطه بازار ملک تجاری داشته است.

یکی از مهم‌ترین دلایلی که زمین‌های اختصاصی برای کشت توتون و تنباکو برای شرکت تهیه شده بود این بوده که بسیاری از کشاورزان ایران تمایلی به کشت توتون و تنباکو نداشته و می‌گفته‌اند پولش بی‌برکت است. بنابراین زمین‌هایی برای کشت اختصاصی تهیه کرده‌اند که بسیار گسترده بوده اما اکنون خیلی کاهش داشته است.

خصولتی‌شدن شرکت دخانیات ایران را زمین زد

یکی از مشکلات خصوصی‌سازی و جداکردن وظایف حاکمیتی از ساختار شرکت دخانیات این است که این زمین‌ها و کشاورزان آن بلاتکلیف شدند. هیچ‌کس متولی کشت صنعتی توتون و تنباکو نیست. مثلا گفته شد برود زیر نظر وزارت جهاد اما وزارت جهاد اصلا ساختار و ابزار نظارت بر این قلم کشت را ندارد. قبلا توتون و تنباکو زیر نظر دخانیات کاشته می‌شد، توسط دخانیات هم خریده می‌شد. امروز کشاورزی ممکن است توتون بکارد اما شرکت دخانیات نخواهد آن را بخرد چون کیفیت لازم را ندارد. این‌جا پای نمایندگان مجلس به موضوع باز می‌شود؛ به شرکت دخانیات فشار می‌آورند که توتون را از این کشاورزها بخر. یعنی هزینه خرید توتون بی‌کیفیت هم به شرکت دخانیات تحمیل می‌شود.

همین فقدان متولی و عدم نظارت بر کشت باعث شده بالغ بر 60 درصد توتون‌های مصرفی در سیگارهای ایرانی هم از خارج از کشور وارد شود.

 
  • زمین‌های کشاورزی شرکت دخانیات چه شده است؟

زمین‌ها هست ولی بعضا تغییر کاربری داده است، برخی دیگر قابل کشت نیست. شرکت زمین‌های بسیار زیادی دارد اما باید بتواند از آن‌ها بهره‌برداری کند. متاسفانه بسیاری از زمین‌ها و املاک افتاده و به دارایی راکد تبدیل شده است. هیات‌مدیره‌های زیادی هم آمده‌اند و تصمیم گرفته‌اند که زمین‌ها را تبدیل به دارایی دیگری کنند که توان مالی شرکت تقویت شود اما متاسفانه تقریبا هیچ‌کدام از این مصوبات به نتیجه نرسیده است. بنابراین ما شرکتی داریم که یک بازار چند میلیارد تومانی مقابلش گسترده است، میلیاردها دلار هم دارایی دارد اما گاهی توان پرداخت حقوق و مزایای پرسنل خود را هم ندارد.

  • ساختار سهام‌داری شرکت دخانیات چگونه است؟

سه صندلی هیات مدیره که شامل مدیرعامل هم هست متعلق به صندوق فولاد است، یک صندلی مربوط به سازمان خصوصی‌سازی است و وزارت اقتصاد از این طریق نماینده خود را به شرکت دخانیات می‌فرستد. یک صندلی هم متعلق به وزارت صمت است. یعنی عملا سه وزارتخانه اقتصادی، وزارت کار، وزارت صمت و وزارت اقتصاد متولی اداره شرکت دخانیات ایران هستند.

  • شرکت دخانیات سالانه چقدر سود بین سهام‌دارانش تقسیم می‌کند؟

در سال‌های اخیر به دلیل آن‌که تولید افت داشته، سود وجود نداشته که میان سهام‌داران تقسیم شود. مالیات‌هایی هم که باید به سازمان امور مالیاتی می‌پرداخته، پیش‌خور کرده است و بدهی مالیاتی دارد.

کشت صنعتی توتون بی متولی مانده است و بنابراین 60 درصد توتون مصرفی سیگارهای ایرانی وارداتی است!

  • شرکتی که زیان‌ده است چرا بر سر صندلی مدیریتی‌اش این‌همه دعواست؟ چرا این‌همه مشتاقند که بروند آن‌جا؟

شرکت دخانیات سکوی بسیار خوبی برای ورود به باشگاه مدیران صنعتی کشور است. بسیاری از مدیران شرکت دخانیات رفته‌اند و معاون وزیر شده و یا پست‌های بالاتر گرفته‌اند، ضمن این‌که می‌تواند برای جریان شما پول و موقعیت هم بسازد.

  • من از مجموع این صحبت‌ها نتیجه می‌گیرم که ساختار خصولتی مهم‌ترین مشکل شرکت دخانیات است؟

بله، دقیقا! هیچ طرح و برنامه‌ای برای آینده شرکت وجود ندارد. این شرکت اسیر روزمرگی است و اگر هیات‌مدیره‌ای بتواند مسائل روز شرکت را حل و فصل کند، موفق تلقی می‌شود. شرکتی که برای آینده برنامه‌ریزی نکند، محکوم به شکست است.

  • اطلاعاتی وجود دارد که شرکت‌های خارجی تولیدکننده سیگار در ایران، چه میزان دلار از کشور خارج می‌کنند؟

این اطلاعات وجود دارد اما قاعدتا محرمانه است. من فقط می‌توانم روند را برای‌تان توضیح دهم؛ ریال هر پاکت سیگاری که با برند JTI یا BAT تولید می‌شود، جمع می‌شود و در نهایت باید به صورت ارز از کشور خارج شود. حالا این‌که آیا این ارز را می‌توانیم تامین کنیم یا نه، اجازه دارند چقدر ارز ببرند، معادل ریالی‌اش چگونه می‌شود و… خیلی قابل شفاف‌سازی نیست. فقط می‌دانم که خروج ارز از کشور بسیار پردست‌انداز است و این دو شرکت چالش‌های زیادی در این زمینه دارند. این بروکراسی حتی سرمایه‌گذار خارجی را از ورود به ایران و سرمایه‌گذاری در این صنعت منصرف کرده است.

  • بسم‌اله! می‌خواهیم ساختار صنعت دخانیات را اصلاح کنیم؛ چه باید کرد؟

مدیریت شرکت دخانیات باید از ماهیت سیاسی به ماهیت علمی صنعتی تغییر کند. این ماهیت سیاسی است که باعث می‌شود یکی از کوتاه‌ترین معدل‌های عمر مدیریتی متعلق به شرکت دخانیات باشد. طرف می‌آید، سه ماه طول می‌کشد که فرق کاهو و توتون و تنباکو را تشخیص دهد. سه ماه طول می‌کشد فرایند را بشناسد. اگر خیلی مشتاق باشد و با جان و دل کار کند، سه ماه طول می‌کشد طول و عرض صنعت و وضعیت رقابت و ساختار شرکت و خط تولید و شیوه توزیع و… را متوجه شود اما تا به شناخت حداقلی می‌رسد، برکنار می‌شود و باز روز از نو روزی از نو.

نگاه سیاسی به این شرکت باید تغییر کند تا بتوان برای آن برنامه‌ریزی و آینده‌ای را ترسیم کرد. قدیمی‌های دخانیات می‌گویند دخانیات خاکش هم طلاست فقط باید عرضه داشته باشی و این طلا را جمع کنی. اگر نگاه سیاسی و جریانی از شرکت دخانیات برداشته شود این شرکت قابلیت ثروت‌سازی چند ده برابر اکنون را دارد. این یعنی هم بخشی از کشاورزان، هم تعداد زیادی از کارگران، هم افراد مختلفی در شبکه توزیع و هم بازنشستگان فولاد رفاه بیشتری خواهند داشت. اما برای اصلاح ساختار صنعت دخانیات ما نیاز به یک نگاه کاملا جدی علمی و کارشناسی در بدنه وزارت صمت داریم. نگاه منفی به این صنعت شده زیاد است تا جایی که متاسفانه مرکز حاکمیتی متولی صنعتی که بالاترین درآمدهای مالیاتی را برای کشور دارد بیشتر از 6 ماه است با سرپرست اداره می‌شود. این صنعت نیازمند ورود سریع هر سه قوه برای اصلاح رویه‌ها و فرایندهاست تا بتواند همانند گذشته نقش بیشتری را در اقتصاد ایران بازی کند.

قاچاق چند میلیون دلاری سیگار ناسالم

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟