به گزارش پارسینه به نقل از گجت نیوز، در اکثر آثار شاخص ژانر زامبی، آشوب و ویرانی حاصل از مردگان برخاسته از گور در زمان حال یا آیندهای پساآخرالزمانی به تصویر کشیده میشود و ناگهان به میدان نبردی میان انسان و مردگان بدل میگردد. برای نمونه، در فیلم پرهیجان World War Z ویروسی مرگبار بهسرعت در مقیاسی جهانی گسترش مییابد و تمدن امروزی را در برابر سیلی از انسانهای زامبی فرو میریزد.
در همین مسیر، مجموعههای تلویزیونی پرمخاطب همچون The Walking Dead و All of Us Are Dead نیز روایت خود را بر بستر زمان حال یا آیندهای تیره و فناشده بنا کردهاند. اما در میان این فضای پر تکرار امروزی، گروه کوچکی از آثار کمتر دیدهشده وجود دارد که جرئت کردهاند به قرون تاریک تاریخ اروپا قدم بگذارند. بنابراین در ادامه این مطلب به معرفی بهترین فیلمهای زامبی محور با حالوهوای اروپای قرون وسطی میپردازیم.
فهرست مطالب-
- معرفی 9 مورد از بهترین فیلمهای زامبی محور قرون وسطایی
- 9- Knight of the Dead (محصول سال 2013)
-
- 8- Rome Against Rome (محصول 1974)
-
- 7- Black Death (محصول سال 2010)
-
- 6- Rampant (محصول سال 2018)
-
- 5- Tombs of the Blind Dead (محصول سال 1972)
-
- 4- The Head Hunter (محصول سال 2018)
-
- 3- The Curse of the Blind Dead (محصول سال 2020)
-
- 2- Season of the Witch (محصول سال 2011)
-
- 1- Army of Darkness (محصول سال 1992)
- معرفی 9 مورد از بهترین فیلمهای زامبی محور قرون وسطایی
معرفی 9 مورد از بهترین فیلمهای زامبی محور قرون وسطایی
فیلمهایی که در این مطلب از رسانه گجت نیوز قصد معرفی آنها را داریم، اغلب زامبیها را نه نتیجه آزمایشهای علمی و ویروسهای مهندسیشده، بلکه محصول نفرینها، جادوهای سیاه یا اشتباهات مذهبی و خرافی میدانند. وجه تمایز این آثار در ترکیب منحصربهفرد دو ژانر تاریخ و وحشت است. هرچه فیلمهای زامبی معاصر بر بقا، تکنولوژی و فروپاشی تمدن تأکید دارند، آثار این لیست بر فضای سنگین قرون وسطی، جنگهای صلیبی، طاعون سیاه و نبرد انسان با نیروهای ناشناخته تمرکز میکند.
برای بینندهای که از تماشای هجوم زامبیها در خیابانهای جهان امروزی خسته شده، ورود به دنیای شمشیر و زره تجربهای نو و پرکشش است. علاوه بر هیجان ژانر وحشت، این فیلمها لایههایی از درام تاریخی و اسطورهها را نیز ارائه میدهند. اگر به دنیای زامبیها علاقه دارید، این فیلمها فرصتی هستند تا نوع متفاوتی از وحشت را تجربه کنید؛ وحشتی که نه از آیندهای فناشده، بلکه از گذشتهای تاریک و ناشناخته زاده شده است. در ذیل به 9 عنوان از بهترین فیلمهای زامبی محور که با دوران قرون وسطی گره خوردهاند اشاره میکنیم و خط داستانی هر یک را مورد بررسی قرار میدهیم.
9- Knight of the Dead (محصول سال 2013)
فیلم Knight of the Dead ما را به انگلستان قرن چهاردهم میبرد؛ دورانی که سایه مرگ و وحشت در اثر گسترش طاعون سیاه بر سراسر سرزمین افتاده است. در این جهان گروهی از شوالیههای خسته و زخمخورده، مأموریت دارند تا یک یادگار مذهبی مقدس را از دل سرزمینهای آلوده و دشمنخیز عبور دهند. مأموریتی که در ظاهر عملی معنوی و افتخارآمیز است، اما در مسیر خود رنگی از جنون، تردید و بقا به خود میگیرد.
در حالی که مرگ در گوشه و کنار به کمین نشسته، شوالیهها به زودی درمییابند با خطری بسیار مهیبتر از سپاهیان انسانی روبهرو هستند؛ نیرویی مرموز که مردگان را از خاک برمیخیزاند و آنان را به هیولاههایی بیاحساس و خونخوار تبدیل میکند. در این میان، تیم اندک بازمانده باید میان ایمان و ترس، عقل و جنون، گذرگاهی برای بقا بیابند. آنها نه فقط مجبورند در برابر زامبیهایی ایستادگی کنند که از همهسو بر آنان هجوم میآورند، بلکه باید از نشانی مقدس نیز محافظت کنند.
مارک اندروز با کارگردانی هوشمندانه خود توانسته پیوندی میان اسطوره، ایمان مذهبی و ژانر بقا برقرار کند و اثری بسازد که در آن مرز میان واقعیت و خرافه محو میشود. از سوی دیگر، فیلمبرداری در ارتفاعات مهآلود اسکاتلند بر حس ناخوشایند و وهمآمیز داستان میافزاید. فیلم «شوالیه مردگان» با وجود بودجه محدود، به دلیل انتخاب بصری هوشمندانه و روایت مینیمال اما پرکشش، یکی از متفاوتترین و بهترین فیلمهای زامبی محور در ژانر تاریخی محسوب میشود.
8- Rome Against Rome (محصول 1974)
فیلم Rome Against Rome ساخته جوزپه واری، نمونهای ویژه از تلاقی تاریخ حماسی و سینمای وحشت است؛ اثری که در دهه شصت میلادی ساخته شد اما همچنان در میان فیلمهای ترکیبیِ تاریخی و فانتزی جایگاهی منحصربهفرد دارد. داستان در میانه دوران امپراتوری روم میگذرد و نشان میدهد که سپاه قدرتمند و منظم رومی ناگهان در برابر نیرویی ناشناخته و ماورایی از هم میپاشد. شخصیت اصلی، گایوس (با بازی اتوره مانی)، به استان دورافتاده سالماکیا اعزام میشود تا علت از دست رفتن پیدرپی قلمروها را کشف کند.
او پی میبرد که دشمنان امپراتوری از جادوی سیاه و آیینهای ممنوعه کهن بهره میبرند تا اجساد سربازان کشتهشده رومی را زنده کرده و همان ماشین جنگی امپراتوری را علیه خود آن به کار گیرند. گایوس در نبردی دوگانه گرفتار میشود و از یکسو باید با دشمنی فراطبیعی و بیروح روبهرو شود و از سوی دیگر با شک و نافرمانی در میان سربازان خودش مواجه میشود.
کارگردانی جوزپه واری با تأکید بر جلوههای بصری و طراحی صحنههای آسیبدیده از جنگ، حالوهوایی ترسناک به فیلم میبخشد. واری بیش از روایت خطی، به خلق فضا علاقه دارد؛ از مههای سنگین بر فراز جنگلها گرفته تا رقص چراغهای مشعل روی زرههای خونآلود، همه به ایجاد تجربهای تصویری غنی و ترسزا کمک میکنند. ترکیب موسیقی در کنار سایههای سرد و چهرههای بیروح زامبیها، فیلم «رم علیه رم» را به یکی از بهترین فیلمهای زامبی محور قرون وسطایی تبدیل کرده است.
7- Black Death (محصول سال 2010)
فیلم Black Death به کارگردانی کریستوفر اسمیت، بیننده را به سفری نفسگیر و بیرحمانه در عمق تاریکترین دوران تاریخ انگلستان، یعنی سال 1348 و اوج شیوع طاعون سیاه میبرد. این فیلم با به تصویر کشیدن فضایی مهآلود و خشن به بهترین شکل ممکن، آشوب و زوال تمدن در اروپای قرن چهاردهم را بازنمایی میکند. محوریت داستان بر شخصیت آزموند (با بازی ادی ردمین)، یک راهب جوان ستوار است. او که در محیطی پر از مرگ و میر و ناامیدی به خدمت کلیسا مشغول است، مأمور میشود تا شوالیهای بیرحم و کاریزماتیک به نام اولریک (با بازی شان بین) را به روستایی مرموز و دورافتاده در اعماق باتلاقها هدایت کند.
این روستا از ویرانیهای طاعون در امان مانده است و همین امر اولریک را به این باور میرساند که ساکنان آنجا خدا را ترک کرده و باید مجازات شوند. اما هدف واقعی و پنهان آزموند از همراهی با این گروه خطرناک نه انجام وظیفه دینی، بلکه یافتن معشوقه پنهانیاش، آوریل (با بازی کیمبرلی نیکسون) است. او امیدوار است که آوریل در آن روستا پناه گرفته باشد، بیخبر از آنکه او ممکن است به بلای طاعون گرفتار آمده باشد یا سرنوشتی حتی شومتر یافته باشد.
فیلم «مرگ سیاه» پر از پیچشهای روایی غیرمنتظره و تعلیقبرانگیز است که به طور مداوم انتظارات بیننده را به چالش میکشد. حتی شخصیت اولریک در طول مسیر رازی بزرگ و تاریک را در دل خود پنهان کرده است که او را در هالهای از ابهام و پیچیدگی قرار میدهد. این پیچیدگیها در کنار فضای خفقانآور و بیرحمانه قرون وسطی، بیننده را با یکی از بهترین فیلمهای زامبی محور مواجه میکند. بسیاری از منتقدان عملکرد شان بین در این فیلم را حتی چشمگیرتر از نقشهای معروفش در سریال بازی تاج و تخت میدانند.
6- Rampant (محصول سال 2018)
گانگلیم با بازیهیون بین، روزگاری شاهزادهای محبوب، خوشسیما و مورد احترام مردم بود، اما ظهور جریانهای سیاسی تازه در کره باستان موجب فروپاشی جایگاه اشرافی و از دست رفتن قدرت او شد. پس از سالها تبعید و زندگی در سایه، او به سرزمین مادری بازمیگردد تا گذشته ازدسترفتهاش را بازیابد، اما با وحشتی روبهرو میشود که هیچ سیاست و شمشیری توان مقابله با آن را ندارد. اکنون سرزمینش گرفتار طاعونی مرگبار است؛ یک بیماری که مردگان را از گور برخیزانده و مردم را به مخلوقاتی خونخوار، بیاحساس و بیرحم بدل کرده است.
در حالی که بیماری در سراسر کشور گسترش مییابد، گروهی از وزرای فاسد میکوشند از هرجومرج فراگیر استفاده کنند تا در پوشش بحران، کودتایی خونین به راه اندازند و سلطنت را به دست گیرند. گانگلیم که زمانی با سیاست بیگانه بود، اینبار ناچار میشود نه فقط برای تاج و تخت بلکه برای نجات جان مردمش و بازگرداندن شرافت خاندان خود، اسلحه به دست گیرد. فیلم “Rampant” (شیوع) به کارگردانی کیم سونگهون، یکی از جاهطلبانهترین ترکیبهای سینمای کره میان درام تاریخی، اکشن حماسی و وحشت آخرالزمانی است.
برخلاف بسیاری از فیلمهای زامبیمحور که تکیه آنها بر جلوههای ویژه است، شیوع بیش از هر چیز از فضاسازی تاریخی اصیل، طراحی لباس دقیق و نورپردازی سایهمحور بهره میبرد تا بیننده واقعاً حس کند در دل سلسلهای رو به زوال از پادشاهی کره کهن گرفتار شده است و یکی از بهترین فیلمهای زامبی محور در این سبک را مشاهده میکند.
5- Tombs of the Blind Dead (محصول سال 1972)
فیلم Tombs of the Blind Dead یکی از نمونههای شاخص ترس اروپایی دهه 70 است که روایتی دو خطی میان گذشته و حال را با هم ادغام کرده است. در زمان حال، گروهی از دوستان برای یک آخر هفته تفریحی به شهر متروکهای به نام برزانو در مرز اسپانیا و پرتغال سفر میکنند. مشاجرهای کوچک در میان آنها باعث میشود ویرجینیا (با بازی ماریا النا آرپون) از گروه جدا شود و شب را بهتنهایی در صومعهای متروک سپری کند. در یکی از زیباترین و ترسناکترین صحنههای سینمای ترس اروپایی، قبرهای کهنه صومعه باز میشوند و شوالیههای کور معبد، مردگانی که قرنها پیش به جرم جادوگری و آیینهای شیطانی اعدام شده بودند، از خاک برمیخیزند تا انتقام بگیرند.
در طول فیلم «معبد مردگان کور» از خلال فلشبکهای گسترده به دوران قرون وسطی، گذشته این شوالیهها روایت میشود. فضای بصری بخش قرونوسطایی با استفاده از نور سرد، غبار، و صدای ناقوسهای دوردست بسیار تاثیرگذار است. فیلمساز اسپانیایی آمارو د اوسوریو با بودجهای محدود اما تخیل بصری قابلتوجه، اثری خلق کرد که بهجای اتکا بر خونریزی یا سکانسهای اکشن، بر فضاسازی و وحشت تدریجی استوار است.
یکی از بهیادماندنیترین صحنههای فیلم زمانی است که جسد ویرجینیا در سردخانه برخاسته و نگهبان را میکشد. این سکانس که با نورهای سرد و ویرانه ارتجاعی اتاق کالبدشکافی گرفته شده، امروز نیز بهعنوان یکی از نمونههای درخشان وحشت گوتیک در سینمای اسپانیا شناخته میشود و این اثر را در زمره بهترین فیلمهای زامبی محور قرون وسطایی قرار داده است.4- The Head Hunter (محصول سال 2018)
در دل تاریکی قرون وسطی، یک مرد تنها با لقب سرد «پدر» (با بازی کریستوفر ریگ)، آخرین بازمانده باور به تقدیر و انتقام است. او سالهاست که در کلبهای فراموششده، در دل جنگلی مهگرفته و آلوده به سایه مرگ زندگی میکند. سکوت و انزوای او تنها با صدای سم اسب وفادارش شکسته میشود. روزگاری، پدر نه یک پاریا، بلکه انسانی معمولی بود که زندگی کوچکی با دخترش داشت، اما مرگ فجیع او بهدست موجودی هیولایی همهچیز را در وجودش سوزانده و تبدیل به خاکستر انتقام کرد. اکنون شکار و نابودی هر مخلوق نفرینشدهای که از تاریکی برمیخیزد، یک افتخار برای اوست
فیلم «شکارچی سر» با ریتمی کند و سنگین پیش میرود و هر نما بهدقت چیده شده تا حس پوسیدگی و اندوه شخصیت را القا کند. جردن داون به عنوان کارگردان اثر، دنیایی میسازد که بیش از هر چیز به کابوس شبانهای از دوران ماقبل مذهب شباهت دارد. او با ترکیب عناصری از فیلمهای Quest for Fire و The Witch و افزودن فتوشاپ بصری آثار گوتیک مانند Tales From the Crypt، فضایی میآفریند که مرز میان رؤیا، اسطوره و جنون را در هم میریزد.
این فیلم شاهکار در پس خون و خاک، به تدریج از پوست وحشت بیرون میآید و به اثری فلسفی تبدیل میشود. در نیمه دوم فیلم، تمرکز از نبرد بیرونی به نبرد درونی «پدر» تغییر میکند؛ جایی که او درمییابد دشمن واقعی نه هیولاهای بیرون، بلکه سای خشم و گناه درون خودش است. سوگ و تنهایی او دیگر صرفاً واکنشی به مرگ دخترش نیست، بلکه جستوجویی در مرز میان انسانیت و حیوانیت است.
3- The Curse of the Blind Dead (محصول سال 2020)
فیلم «نفرین مردگان کور» روایتی تیره و اسطورهای از قرون وسطی است؛ دورانی که ایمان و خرافه در هم آمیخته بود و مرز میان مقدس و نفرینشده بهسختی تشخیص داده میشد. داستان از جایی آغاز میشود که فرقهای افراطی با باورهایی منحرف و افسانهزده در پی احیای شوالیههای معبد است. اعضای این فرقه با اجرای آیینهایی خونین و قربانیکردن بیگناهان، در جستوجوی قدرتی ماوراییاند تا تاریکی مطلق را در جهان جاری کنند.
همین ساختار تدریجی فروپاشی، فیلم را از آثار معمول ژانر زامبی متمایز میکند و آن را به یکی از بهترین فیلمهای زامبی محور تبدیل میکند. با وجود اتکای زیاد اثر بر جلوههای ویژهی کامپیوتری، حضور بصری شوالیههای نفرینشده بسیار تأثیرگذار است. بازیگران نیز با اجراهای قابلباور، ترس و درماندگی انسانهایی را نشان میدهند که میان ایمان و بقا گرفتارند.
2- Season of the Witch (محصول سال 2011)
فیلم «فصل جادوگری» با بازی نیکلاس کیج و ران پرلمن سفری تیره و پرکشمکش را در دل قرون وسطی بازآفرینی میکند. دو شوالیه توتنی پس از سالها جنگهای خونین صلیبی، در حالی به سرزمینشان بازمیگردند که دیگر از افتخار و شکوه خبری نیست. سرزمینشان که روزگاری مقدس و مملو از ایمان بود، اکنون در سیطره مرگ و طاعون سیاه فرو رفته است. نیکلاس کیج در نقش شوالیهای خسته از جنگ و تردید، تصویری سرشار از تضاد درونی ارائه میدهد؛ انسانی که میان ایمان از دسترفته و وجدان جنگجو، سردرگم است.
کمی پس از بازگشت، دو مقام کلیسا به سراغ این شوالیهها میآیند و مأموریتی سنگین بر دوششان میگذارند. آنها باید دختری جوان را که متهم به جادوگری و منبع گسترش طاعون است، به صومعهای دورافتاده ببرند تا کشیشان بتوانند با اجرای آیینی مذهبی نفرین او را باطل کنند. در طول سفر، همراهان یکییکی از پای درمیآیند و شوالیهها درمییابند که دشمنشان نهتنها در بیرون، بلکه در درون خودشان زنده است.
ران پرلمن نیز با حضور در کنار نیکولای کیج وزنهای متعادل در برابر جدیت شخصیت کیج ایجاد کرده است. دومینیک سِنا که پیشتر با کیج در فیلم «Gone in 60 Seconds» همکاری داشت، این بار جهان متفاوتی را میسازد؛ جهانی پوشیده از مه و ترس که با ضرباهنگی آرام اما پرتنش روایت میشود. او ترس را نه از درون نبردهای خونین، بلکه از سکوت و تردید شخصیتها بیرون میکشد.
1- Army of Darkness (محصول سال 1992)
فیلم «ارتش تاریکی» که سومین بخش از مجموعه تحسینشده Evil Dead است، نقطهی اوج ترکیب ترس، فانتزی و کمدی سیاه به شیوه خاص سم رِیمی به شمار میآید و بدون شک یکی از بهترین فیلمهای زامبی محور قرون وسطایی تاریخ است. داستان فیلم با انفجاری از رویدادهای سریع و خیرهکننده آغاز میشود؛ جایی که اَش ویلیامز، کارمند ساده یک فروشگاه ابزارآلات ناخواسته از دل زمان و مکان عبور میکند و سر از انگلستان قرون وسطی درمیآورد. در همان ابتدا، سربازان لرد آرتور او را به اشتباه در صف دشمن میدانند و اسیرش میکنند، اما خیلی زود با شکست دادن موجودی اهریمنی از دل مردگان، بیگناهی و توانایی خارقالعادهاش را ثابت میکند.
با این حال، نابودی آن موجود جهنمی به جای آرامش، فاجعهای تازه میآفریند. اشتباهی که باعث میشود طلسمی باستانی آزاد و ارتشی از مردگان از قبر برخیزد. بروس کمپبل در نقش اَش، بار دیگر ثابت میکند که هیچکس جز او نمیتواند چنین شخصیتی را با این میزان از اغراق دوستداشتنی، جسارت و لودگی هوشمندانه به تصویر بکشد. حرکات اغراقآمیز چهره، دیالوگهای طنزآمیز و واکنشهای پیشبینیناپذیرش باعث شده اَش بدل به یکی از نمادینترین قهرمانان ژانر ترس شود.
فیلم از نظر طراحی صحنه و جلوههای ویژه، بسیار فراتر از بودجه اختصتاص یافته ظاهر میشود. علیرغم امتناع استودیو یونیورسال از تأمین سه میلیون دلار بودجه اضافی برای تکمیل پروژه، نتیجه نهایی اثری چشمگیر و پرجزئیات است. دستاورد فیلم تنها به موفقیت سینمایی آن محدود نمیشود. Army of Darkness توانست جایزهی ساترن برای بهترین فیلم ترسناک سال را از آن خود کند و از یک اثر دنبالهدار صرف، به نقطه عطفی در تاریخ ژانر ترس و کمدی بدل شود.











.gif)
.gif)





.gif)



0 دیدگاه