*ویژگی های کلی یک وزیر خوب برای حضور در کابینه دولت وفاق ملی*

*ویژگی های کلی یک وزیر خوب برای حضور در کابینه دولت وفاق ملی*
*ویژگی های کلی یک وزیر خوب برای حضور در کابینه دولت وفاق ملی*

علی میرزا صالحی

*در پی فراخوان دکتر ابراهیم پور نماینده تلاشگر و مردمی حوزه منگشت در خصوص دریافت نظرات شهروندان در خصوص وزراء کابینه دولت وفاق ملی، ویژگی های مد نظر خود را خدمت ایشان به‌ شرح زیر اعلام می دارم*

دیگران چه می خوانند:

برای داشتن دولتی شایسته و توانمند در حل مشکلات مردم مرتبط با حوزه های اجرایی وزارت خانه ها، باید وزرایی انتخاب شوند که حداقل این ویژگی ها را داشته باشند تا تغییرات بنیادین صورت گیرد؛
*من از جایگاه معلمی به موضوع نگاه می کنم و برداشتم از یک وزیر این است که* بتواند در دولتی که نامش وفاق ملی است بر اصولی پافشاری و بر عملکردی تکیه نماید که تداعی گر وحدت ملی باشد، وزیر مد نظر من در مدینه فاضله جناب پزشکیان اینگونه باید باشد:

1- *وزیر مورد انتخاب من باید بتواند در مقام یک فیلسوف ظاهر شود، فیلسوف از آن جهت که کارش طرح سوال و پرسش های اساسی است* آنهم در بنیادی ترین موضوعات. یک وزیر باید بتواند با طرح پرسش هایی بنیادین در خصوص وزارتخانه خود، اول بار تمامی تابوهای ایجاد شده در حوزه مدیریتی و وزارتخانه تحت امر خود را یکباره بشکند و زیر سوال ببرد، تابوهایی که ناکارآمدی آن وزارتخانه را رقم زده اند و سال ها کسی یا جرات نکرده یا نفهمیده است که این موانع را از سر راه وزارتخانه او بردارد.
*اساس هر تغییر و هر اصلاح و هر پیشرفتی، بر اندیشه های نو استوار است و اندیشه بر پرسش.*
و *زیری که در کلام و ذهنش پرسش های اساسی در خصوص وزارتخانه اش مطرح نیست، یعنی اندیشه نو، واقعی و جدی نیز ندارد،* او نه خلاقیتی دارد و نه اراده ای بر تغییر،
این پرسش ها و نمونه هایی از این دست پرسش های اساسی و بنیادین است:
آیا سازمان تحت مدیریت من از یک اصول حکمرانی درستی برخوردار است؟ آیا این وزارتخانه به وظایف خود به درستی عمل می کند؟ کدام اشکالات اساسی در حوزه وزارت من در ساختار، قوانین و روش های اجرا آشکار و پنهان وجود دارد که سازمان و وزارتخانه مرا ناکارآمد کرده است؟ کدامیک از تابوها باید شکسته شود تا راه پیشرفت و کارآمدی باز شود؟ ارزش کارآمدی و توانمندی نیروی انسانی در وزارتخانه من چگونه سنجیده می شود؟ آیا به روش درستی انجام، کار آنها دیده و توانمندی آنها بکار گرفته می شود؟ آیا در وزارتخانه من عدالت اجتماعی، شایسته سالاری و فرصت های برابری فرا روی نیروی انسانی فعال وجود دارد؟ آیا وزارتخانه در مسیر اهداف از پیش تعیین شده در حال حرکت است؟ آیا تعیین میزان انحراف از اهداف در وزارتخانه به خوبی ارزیابی می شود؟ میزان لابی در بکارگیری مدیران در چه حدی است آیا لابی های صورت گرفته مانعی بر سرکوب شایسته سالاری و شایسته گزینی و شایسته یابی نبوده است؟ و از این قبیل سوالات ... شناخت وضع موجود و منتقد بودن به وضع نامطلوب آن
2- به دنبال این پرسش ها *وزیر باید بتواند در نقش دیگری یعنی در نقش یک روشنفکر نیز ایفای نقش نماید* یعنی بتواند برای پرسش های مطرح شده خود چاره اندیشی کند، با بکارگیری کارشناسان و متخصصان و شهریاران وزارتخانه، خود را بر سیستم حاکم بر وزارتخانه مسلط نماید و اصطلاحاً خود را آپدیت کند و به روز رسانی شود، نقش روشنفکری یعنی توان عبور از بدعت های غلط و سنت های نادرست مدیران گذشته و یافتن راه حل های منطقی و درستی که در مرحله اجرا و عملیاتی نمودن پرسش ها بدان ها نیازمند است.
3- در مرحله آخر نیز از آنجاییکه که یک وزیر یک مدیر اجرایی است باید بتواند در مجموعه مدیریتی تحت فرمانش سیستم کنترل و نظارتی را یک اصل قرار داده و هیچ فعالیتی بدون نظارت و ارزیابی مستقیم و غیر مستقیم او نباشد وزیری که به نظارت و کنترل اعتقادی ندارد و برای آن برنامه ای ندارد، وزارتخانه او می شود حکومت ملوک الطوایفی که هر مدیری به سلیقه خودش و رها از قانون و مقررات عمل می کند آنچه در برخی از ادارات شاهد هستیم که مدیران اصطلاحاً رها شده هستند و مدیر خود قانون است... و قانون و مقررات در بایگانی راکت خاک می خورد....
4- علاوه بر این ها سوابق کاری درست هم از نظر اخلاقی و هم کاری، داشتن پرونده سفید بدون هیچگونه وابستگی به رانت ها و اختلاس های صورت گرفته تا کنون، اخلاق مداری و پایبندی به اصول اخلاقی یکی از مهمترین ویژگی باید باشد. در کنار تعهد و تخصص
5- کسی که برای وزارتخانه در نظر گرفته می شود باید از متخصصین همان وزارتخانه و خاک خوره همان دستگاه باشد و مدارک تحصیلی مرتبط، تجربیات و سوابق او مرتبط با فعالیت آن وزارتخانه باشد، تمامی درجات و رده های مدیریتی در آن وزارتخانه را طی کرده باشد و جزء نیروها و بدنه همان وزارتخانه باشد، از دستگاه دیگری مامور نشده باشد در این صورت است که یک وزیر می تواند پرسش های درستی در خصوص وزارتخانه خود مطرح نماید و راحل های مناسبی ارائه کند و به درستی در اجرا به آنها بپردازد، بقول معروف وزیر ساخت همان وزارتخانه باشد!!!
6- باور داشتن به عقلانیت و خرد جمعی و اهمیت دادن به مشورت های تخصصی، آیا در رده های مدیریتی قبل از وزارتخانه، عملا به خرد جمعی اعتقادی داشته است و افراد متخصص را طرف مشورت قرار داده است؟ یا مدیریت خود کامه ای داشته و کسی را طرف مشورت قرار نمی داده است.
7- کسی که می خواهد در راس یک وزارتخانه قرار بگیرد باید مردمی باشد از جنس مردم و با مردم و برای مردم ، او باید به ارتباط منظم با مردم و پاسخگو بودن در مقابل آنها باور داشته باشد و حداقل در جلسات عمومی با مردم و جلسات تخصصی با نخبگان و یا حداقل در قالب ارائه گزارش کار به مردم عملا ارتباط با مردم را نشان داده باشد که از مردم دور نیست و توانایی و علاقه ارتباط با مردم را دارد، این را در سابقه مدیران می توان به خوبی با یک بررسی جزئی ببینیم.

*جناب دکتر ابراهیم پور به عنوان یک شهروند از توجه تان به نظرات مردم سپاسمندم و توفیقات روزافزون و خدمتگزاری برای حضرتعالی و دولت وفاق ملی را از درگاه خداوند بزرگ مسألت دارم*

*ویژگی های کلی یک وزیر خوب برای حضور در کابینه دولت وفاق ملی*

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟